کارافرین

کار

برای موفقیت نیازی نیست که کارای بزرگی انجام بدهید گاهی باید کارهای کوچکی که کسی انجام نداده رو انجام داد انجام کاراهایی که از توان ما خارج هستن کمکی به ما نمیکنن و فقط انرژی ما را مصرف میکنن سعی کنیم با کارای کوچیک و قدمهای کوچیک شروع کنیم حتی برای مسیرهای طولانی هم باید با قدمهای کوچیک شروع کرد

تو کشور ما که کمترین کار در تولید شده به راحتی با کارهای کوچک هم میتوان موفق شد

بسته بندی

پوشاک

صنایع غذایی

و...

برای شروع خوبن ولی همیشه باید بدونین با یک قدم کوچیک شروع کن

کد پایتون برای مسئله p-median و الگوریتم لاگرانژین

g=[[0,210,360,240,60],[350,0,80,420,100],[450,60,0,360,140],[200,210,240,0,40],[150,150,280,120,0]]

f=[200,100,100,100,100]

ub=2000000

lb=0

import copy

m=5

n=5

p=2


y=[0,0,0,0,0]

while ub!=lb :

    you=[]

    s=copy.deepcopy(g)

    for j in range(0,m):

       for i in range(0,n):

            if s[j][i]-f[i]<0 :

               s[j][i]=s[j][i]-f[i]

            else :

                s[j][i]=0

    

    v=[]

    for j in range(0,m):

        num=0

        for i in range(0,n):

            num=num+s[j][i]

        v.append(num)

    

    for j in range(0,m):

        y[j]=0

    v1=copy.deepcopy(v)

    for j in range(0,p):

        r=v1.index(min(v1))

        you.append(r)

        y[r]=1

        v1[r]=1000000000000000000000000000000

    

    x=copy.deepcopy(g)

    for j in range(0,m):

        if y[j]==1:

            for i in range(0,n):

                if s[j][i]<0 :

                    x[j][i]=1

                else :

                    x[j][i]=0

        else :

            for i in range(0,n):

                x[j][i]=0

    

    z1=0

    z11=0

    z12=0

    for j in range(0,m):

        z11=z11+(v[j]*y[j])

    for i in range(0,n):

        z12=z12+f[i]

    z1=z12+z11

    z2=0

    lb=max(lb,z1)

    

    e=copy.deepcopy(x)

    for i in range(0,n):

        for j in range(0,m):

            e[j][i]=0

    

    for i in range(0,n):

        ver=copy.deepcopy(g[you[0]][i])

        per=i

        cer=you[0] 

        for j in  range(0,p):

            if g[you[j]][i] < ver :

                 ver=g[you[j]][i]

                 per=i

                 cer=you[j]

        e[cer][per] = 1

    

    for i in range(0,n):

        for j in  range(0,m):

            z2=z2+(e[j][i]*g[j][i])

    

    ub=min(z2,ub)

    print(f,ub,lb)

    t1=0

    for i in range(0,n):

        t2=0

        for j in range(0,m):

            t2=t2+x[j][i]

            

        t1=t1+((t2-1)**2)

        

    

    t=(1*(ub-lb))/t1

    for i in range(0,n):

        w=0

        for j in range(0,m):

            w=w+x[j][i]

        f[i]=max(0,f[i]-t*(w-1))

 بسته بندی همواره در صنعت بازاریابی نقش مهمی داشته است و به فروش بیشتر و محافظت بالاتر از محصولات ارزشمند هنگام حمل محصول کمک کرده است.

علاقه مند به مسائل کارافرینی هستم کسی اگر علاقمند هست میتونه بخش نظرات ایمیلم هست ایمیل بزنه یا نظر بده با هم بحث کنیم

در مورد ایده های کسب کار  یامسائل علمی 


روش SA یکی از روش های متاهیوریستیکی احتمالی است که ایده آن از عمل سرد کردن تدریجی فلزات برای استحاکم بیشتر آن ها نشات گرفته است. همانند روش های تپه نوردی و تپه نوردی تعمیم یافته ، در این روش نیز مسئله از یک حالت مانند S در فضای حالت مسئله شروع کرده و با گذر از حالتی به حالت دیگر به جواب بهینه مسئله نزدیک می شود. انتخاب حالت شروع هم می تواند به صورت تصادفی انجام پذیرد و هم می تواند بر اساس یک قاعده حالت اولیه مسئله را انتخاب کنیم. در اینجا نیز تابع Objective میزان بهینگی حالت فعلی را محاسبه کرده و Neighbor یک حالت همسایه برای حالت فعلی تولید می کند.

روش کلی کار به این صورت است که در هر تکرار ، الگوریتم SA حالت همسایه ای مانند s' ایجاد می کند و بر اساس یک احتمال ، مسئله از حالت s به حالت s' می رود و یا اینکه در همان حالت s باقی می ماند . این روند تا زمانی تکرار می شود که به یک جواب نسبتا بهینه برسیم یا اینکه ماکزیمم تعداد تکرار ها را انجام داده باشیم. همانطور که قبلا نیز بررسی کردیم نحوه تولید حالت همسایه از اهمیت به سزایی برخوردار است.

Amini
در روش کلی الگوریتم بیان کردیم که قبولی حالت همسایه تولید شده بر اساس یک احتمال صورت می پذیرد . تابع ( P(e,e',T تعیین کننده احتمال قبولی حالت همسایه می باشد . e بهینگی حالت فعلی و e' بهینگی حالت همسایه می باشد . در صورتی که حالت همسایه از حالت فعلی بدتر باشد ، مقدار پارامتر T تعیین کننده احتمال قبولی جواب می باشد . در ابتدای امر مقدار پارامتر T را طوری انتخاب می کنیم که اکثر حالت های همسایه را مورد پذیرش قرار دهیم ، پارامتر T نشانگر دما بوده و مقدار این پارامتر به تدریج کاهش می یابد . مقدار پارامتر T را طوری انتخاب می کنیم که قبل از انجام گرفتن ماکزیمم تعداد تکرارها ، مقدار آن تقریبا صفر گردد . مستنداتی که برای الگوریتم SA وجود دارد، نشان می دهند که در ابتدای امر مقدار T بهتر است به گونه ای تعیین گردد که در ابتدا 80% جواب ها مورد پذیرش الگوریتم واقع شود. روش کلی این الگوریتم به صورت زیر خواهد بود :
Procedure Simulated Annealing
  C = Choose an initial solution
  T = Choose an initial temperature
  REPEAT
    S' = Generate a neighbor of the solution C
    ΔE = objective( S' ) – objective( C )
    IF (ΔE > 0 ) THEN // S' better than C
      C = S'
    ELSE with probability EXP( ΔE/ T )
      C = S'
    END IF
    T = lower the T using linear/ non-linear techniques
  UNTIL meet the stop criteria
End
در روش تپه نوردی برای گریز از بهینگی های محلی عمل جهش در فضای حالت را انجام دادیم . اما در روش SA به شکل دیگری به مقابله با این مشکل می پردازیم. در این روش وجود پارامتر T باعث می شود حتی در صورتی که بهینگی جواب همسایه بدتر از حالت فعلی باشد بر اساس مقدار T احتمال قبولی همین حالت نیز وجود دارد . قبول کردن جواب های غیربهینه باعث می شوند که این الگوریتم با موفقیت از بهینگی های محلی عبور کند.

در صورتی که e'< e باشد ، تابع P مقدار 1 برمی گرداند ( یعنی احتمال قبولی حالت همسایه 100% است ) . در غیر این صورت ( e'>e ) تابع P بر اساس مقدار T و اختلاف بین e' و e مقداری بین صفر و یک بر می گرداند که نشان دهنده احتمال قبولی حالت همسایه است .

در روش سرد کردن تدریجی فلزات ، برای استحکام هرچه بیشتر فلز ، دما به تدریج کاهش می یابد . در روش SA نیز مقدار T را به تدریج کاهش می دهیم . مقدار T به هرمیزانی که زیاد باشد ، باعث می شود که احتمال قبولی جواب های بد نیز بالا باشد . اما چون مقدار T رفته رفته کاهش می یابد ، بنابراین زمانی که مقدار T به اندازه کافی کم شد ( دما به اندازه کافی پایین آمد ) احتمال قبولی جواب های بد نیز به صفر میل می کند . از این لحظه به بعد فقط حالت هایی مورد پذیرش قرار می گیرند که هزینه آن ها بهتر از هزینه حالت فعلی باشند . به عبارت دیگر زمانی که مقدار T به صفر نزدیک شود ، در صورتی حالت همسایه به عنوان حالت فعلی انتخاب می شود که e' < e باشد . مقدار T باید به گونه ای انتخاب گردد که هنگام رسیدن به دمای صفر ، الگوریتم از بهینگی های محلی عبور کرده و در نزدیکی بهینگی سراسری قرار گرفته باشد.

برای کاهش دما، T را در یک ضریب همانند r که مقدار بین 0 و 1 دارد، ضرب می کنیم. کاهش دادن سریع دما موجب خواهد شد که همچنان با مشکل بهینگی های محلی مواجه باشیم. بنابراین مقدار این پارامتر را همیشه نزدیک به عدد 1 انتخاب می کنیم. ( مثلا 0.998 ). در الگوریتم SA انتخاب دما نقس بسیار زیادی در موفقیت الگوریتم دارد. انتخاب دمای اولیه بسیار بزرگ موجب کندی الگوریتم و انتخاب دمای کم موجب قرار گرفتن در نقاط بهینگی محلی می شود. استفاده از دمای بسیار زیاد در صورتی که مدت زمان کافی برای حل مساله داشته باشیم ، بهتر به نظر می رسد. با این حال هنگام پیاده سازی الگوریتم SA برای یک مساله خاص بهتر آن است که دمای اولیه الگوریتم با توجه به بزرگی مساله تعیین گردد. با اینکه مشکل بهینگی های محلی در الگوریتم SA حل شده است، با این حال در برخی مسائل هنگام استفاده از این الگوریتم به مشکلاتی بر خواهیم خورد. در الگوریتم SA ممکن است هنگام تولید حالت همسایگی به حالتی گذر کنیم که قبلا یکبار این حالت را مشاهده کرده ایم. البته نمی توان برگشت به حالت تکراری را مشکلی برای الگوریتم تلقی کرد. چرا که در برخی موارد همین برگشت به حالت قبلی ممکن است موجب بهبود الگوریتم گردد.

شما هم استارت آپ خود را راه اندازی کرده‌اید قطعا در طی مطالعات خود و یا در دوره ها و رویدادهای مختلفی استارت آپ ویکند با اصول اولیه راه اندازی کسب و کار آشنا شده‌اید، اما بعد از آشنایی با اصول و مقدمات باید دل به دریا بزنید و شروع به عمل کنید. در میدان عمل مهمترین چیزی که به درد یک استارت آپ خواهد خورد ایده های جدید و نوآورانه برای بازاریابی است.ایده های خوب برای بازاریابی در مراحل اولیه رشد یک استارت آپ میتواند تضمین کننده بقای آن استارتاپ باشد.

 

در این نوشته 7 ایده متفاوت برای بازاریابی استارت آپ‌ها مطرح می‌کنیم

1)       یک بستر متفاوت برای بازاریابی پیدا کنید

برای دیده شدن روش ‌های بسیار زیادی وجود دارد که هنوز کشف نشده اند، به عنوان مثال میتوانید با یک گروه مترجم زیرنویس فیلم به توافق برسید و در ابتدا یا انتهای فیلم نام محصول یا اسم شرکتتان را بگنجانید. این یک ایده بسیار ساده است که شاید نیاز به هزینه زیادی هم نداشته باشد ولی با همین روش می توانید نام محصول خود را در معرض دید شمار بسیار زیادی از افرادی که عاشق فیلم دیدن هستند قرار دهید. پیدا کردن این نوع ایده‌ها نیاز به همفکری و جلسات طوفان فکری دارد.

2)     همه جا حضور داشته باشید

علاوه بر اینکه باید در شبکه های اجتماعی و وبلاگ‌ها فعال باشید باید در مکان‌های غیر معمول هم حضور داشته باشید، به عنوان مثال میتوانید در یک مسابقه فوتبال با فرستادن یک بالن تبلیغاتی در بین دونیمه توجه همه را به محصول خود جلب کنید، البته مواظب باشید دستگیر نشوید!:)

idea

3)     یک قهرمان باشید

بسیاری از کمپین های تبلیغغاتی که انجام می‌شود صرفا جنبه تبلیغاتی دارند و هیچ کمک مثبتی به افراد جامعه نمی‌کنند، ولی شما اینگونه نباشید سعی کنید کمپین هایی طراحی کنید تا به کل جامعه یا به عده ای از افراد جامعه سود شخصی برسانید، مثال های زیادی در این مورد میتوان زد، به عنوان مثال می‌توانید با هماهنگی یک شرکت مسافربری یا شرکت مترو یک کمپین طراحی کنید تا هر مسافر با تحویل بطری خالی یک بار مصرف بلیط رایگان دریافت کند با تهیه فیلم و پخش این آن در فضای مجازی، هم شرکت خود را تبلیغ کرده اید و هم در جهت حفظ محیط زیست قدم برداشته اید.

4)     یک کمی خلاق باشید

گاهی اوقات یک تبلیغات ویدئویی منحصر به فرد برای تصاحب بازار کافی است، “مایکل دربین”  مدیرعامل و بنیانگذار شرکت   Dollar Shave Clubکه تیغ ریش تراش تولید می کند. مایکل فقط یک ویدئوی با مزه از محصول خود ساخت و همین ویدئو برای او کافی بود تا بتواند کسب و کار خود را به موفقیت بزرگی برساند. مایک با استفاده از این ویدئو در دو روز اول 12000 سفارش دریافت کرد و حجم سفارش به قدری بالا رفت که وب سایت شرکتش از کار افتاد. البته ویدئو فقط یکی از راههای خلاق بودن است.

5)    مشتری ها را درگیر کنید

یک بازی یا مسابقه طراحی کنید و با اینکار مشتری ها را برای مدتی با استارتآپ خود همراه کنید. امروزه شبکه های اجتماعی گزینه بسیار مناسبی برای طراحی مسابقه در اختیار کسب و کار ها قرار می‌دهند، به عنوان مثال اگر یک رستوران راه اندازی کرده اید می توانید یک مسابقه را اینگونه طراحی کنید که هر کس ده عکس از خودش در محیط رستوران بگیرد و در اینستاگرام به اشتراک بگذارد یک غذای رایگان به او خواهید داد.

6)     در قیمت گذاری از خود خلاقیت نشان دهید

از بین 4بازاریابی، قیمت مهمترین فاکتور در کشورهای در حال توسعه است، این به این معناست که مشتریان بیشتر از همه به قیمت محصول توجه دارند، سعی کنید قیمت گذاری‌های خلاقانه ای انجام دهید، در یکی از کمپین هایی که کوکاکولا انجام داده بود با استفاده از یک سنسور دماسنج و یک دستگاه خودپرداز نوشابه، قیمت نوشابه های کوکا را بر اساس میزان گرم بودن هوا پایین می‌آورد تا مشتریان بیشتری را ترغیب به مصرف نوشابه کند.

7)     تولید محتوا را فراموش نکنید

تولید محتوا امروز حرف اول را در عرصه بازاریابی می زند، داشتن یک وب سایت، یک مجله و یا پیامک های مفید آموزشی، و هر محتوایی که شما را به عنوان متخصص بشناساند، تولید محتوا کاری است که نیاز به صرف وقت زیادی برای انجام درست و صحیح دارد، امروزه در ایران نیز تیم های متخصصی در حوزه تولید محتوا وجود دارند که می توانید از آنها کمک بگیرید.

 - How to get startup ideas

یکی از دوستان مقاله ای را معرفی کرد با عنوان How to get startup ideas از پاول گراهام. پاول موسس ViaWeb  و Y Combinator و یکی از فعالین در زمینه پروژه های استارتآپ است. مقاله خواندنی و حاوی نکات آموزنده ای پیرامون ایجاد استارتآپ است. فرصت را مغتنم شمرده و پاراگرافهایی از متن اصلی را همراه با ترجمه برایتان درج می کنم.
لطفاً برای مراجعه به متن اصلی به این آدرس مراجعه کنیدhttp://paulgraham.com/startupideas.html
When a startup launches, there have to be at least some users who really need what is being made — not just people who could see themselves using it one day, but who want it urgently.
برای اجرای یک ایده استارتآپ باید حداقل مخاطبینی باشند که واقعاً و ضرورتاً به آن نیازمندند نه فقط کسانی که شاید روزی به آن نیاز پیدا کنند.
You can either build something a large number of people want a small amount, or something a small number of people want a large amount. Choose the latter. Not all ideas of that type are good startup ideas, but nearly all good startup ideas are of that type. Facebook use the second strategy. Their first site was exclusively for Harvard students, of which there are only a few thousand, but those few thousand users wanted it a lot.
شما میتوانید چیزی خلق کنید که یا افراد زیادی به اندازه ای محدود از آن میخواهند، و یا چیزی که افراد کمی به اندازه بالایی از آن خواستارند. دومی گزینه بهتری است. نه اینکه فکر کنید همه ایده ها از آن دست مناسبند اما تقریباً تمامی ایده های مناسب استارتآپی چنین هستند. مثلاً فیس بوک از استراتژی دوم استفاده  می کند. اولین سایت آنها منحصراً برای دانشجویان هاروارد بوده که تنها چند هزار نفرند ولی همین عده محدود واقعاً خواستار چنین سرویسی بوده اند.
When you have an idea for a startup, ask yourself: who wants this right now? Who wants this so much that they'll use it even when it's a crappy version one made by a two-person startup they've never heard of? If you can't answer that, the idea is probably bad.
زمانیکه یک ایده برای استارتآپ دارید از خود بپرسید: چه کسی هم اکنون خواهان چنین سرویسی است؟ چه کسی با اشتیاق خواهان آن است حتی اگر نسخه اولیه پیش پا افتاده و بدرد نخور آن توسط یک تیم کوچک ساخته شده باشد؟ اگر پاسخی برای این سئوالات ندارید احتمالاً با ایده های خوبی مواجه نیستید.
How do you tell whether there's a path out of an idea? Often you can't. The founders of Airbnb didn't realize at first how big a market they were tapping. Initially they had a much narrower idea. They were going to let hosts rent out space on their floors during conventions. They didn't foresee the expansion of this idea; it forced itself upon them gradually. All they knew at first is that they were onto something. That's probably as much as Bill Gates or Mark Zuckerberg knew at first.
از کجا میتوان گفت که کدام ایده راه به جایی می برد؟ برخی مواقع نمی شود. موسسان AirBnB در ابتدی امر نفهمیدند که در حال ورود به چه بازار بزرگی هستند، ایده آنها در ابتدا خیلی محدودتر بود. در ابتدا آنان میگذاشتند میهمانان فضای بیشتری از طبقات را در زمان قرارداد اجاره کنند. آنها پیش بینی ای از گسترش آن ایده نداشتند و ایده به تدریج خودش را تحمیل کرد (نشان داد). تنها چیزی که آنها در ابتدا می دانستند این بود که در حال انجام کاری هستند. این تقریباً همان قدری است که بیل گیتس و مارک زاکربرگ (خالق فیس بوک) در ابتدا فعالیت می دانستند.
Robert Pirsig says: You want to know how to paint a perfect painting? It's easy. Make yourself perfect and then just paint naturally.
رابرت پرسیگ می گوید: می دانی چطور باید یک نقاشی کامل و بی نقص بکشی؟ خودت را کامل و بی نقص کن و سپس بطور طبیعی نقاشی کن.
If you look at the way successful founders have had their ideas, it's generally the result of some external stimulus hitting a prepared mind. Bill Gates and Paul Allen hear about the Altair and think "I bet we could write a Basic interpreter for it." Drew Houston realizes he's forgotten his USB stick and thinks "I really need to make my files live online." Lots of people heard about the Altair. Lots forgot USB sticks. The reason those stimuli caused those founders to start companies was that their experiences had prepared them to notice the opportunities they represented.
با نگاه به داستان موسسان موفق درمیابی که ایده شکل گرفته در آنان نتیجه تحریک یک ذهن آماده  توسط عوامل خارجی بوده است. بیل گیتس و پال آلن درباره Altair شنیده بودند و اینطور اندیشیدند که "شرط می بندم میتونیم یک مفسر بیسیک برایش بنویسیم". درو هوستون می فهمد که USB Stick خود را فراموش کرده و فکر می کند "واقعاً باید فایل هایم را در هر زمان آنلاین بهمراه داشته باشم". علت اینکه چنین محرک هایی آن موسسان را وا داشت که شرکتشان را ایجاد کنند این بود که تجربه شان آنها را آماده کرده بود که به فرصتها نگاه بیاندازند.
The verb you want to be using with respect to startup ideas is not "think up" but "notice." At YC we call ideas that grow naturally out of the founders' own experiences "organic" startup ideas. The most successful startups almost all begin this way. When you use the organic method, you don't even notice an idea unless it's evidence that something is truly missing.
واژه یا فعلی که در رابطه با استارتآپ ها باید استفاده کرد "اندیشیدن" نیست بلکه "توجه کردن" است. ما در YC به ایده هایی که بصورت طبیعی از میان تجربیات موسسین ایجاد شده و رشد پیدا می کنند را ایده های استارتآپی ارگانیک یا طبیعی می نامیم.  اکثر استارتآپ های موفق همینطوری آغاز می شوند. وقتی از روش ایده ارگانیک استفاده می کنید، گاهی حتی احساس نمی کنیدش تا زمانی که شواهدی توجه شما را به سمت فقدان حقیقی چیزی معطوف می کنند.
If you want to find startup ideas, don't merely turn on the filter "What's missing?" Also turn off every other filter, particularly "Could this be a big company?" There's plenty of time to apply that test later.
اگر به دنبال ایده های استارتآپی هستید فقط به دنبال جواب این سئوال نباشید که "جای چی خالیست؟" بلکه ذهن خود را به روی این سئوال که "آیا این میتونه یک شرکت یا کسب و کار بزرگ بشه؟" نیز ببندید. بعداً برای پرسش این سئوال زمان خواهید داشت.
 
 
The best plan may be just to keep a background process running.
 
[برای پردازش ایده] بهترین برنامه شاید این باشد که بگذاری پردازش ذهنی در پس پرده کار خودش را انجام دهد.
Live in the future, then build what's missing.
یک فرمول ساده: به آینده برو سپس تصور کن جای چه چیزی خالی است و آن را خلق کن.
If you can afford to take a long view, you can turn "Live in the future and build what's missing" into something even better: Live in the future and build what seems interesting.
اگر با گستره وسیع تری بنگری، میتوانی جمله "به آینده برو سپس تصور کن جای چه چیزی خالی است و آن را خلق کن" را با این عبارت جایگزین کنی: "به آینده برو و چیزی را خلق کن که دارای جذابیت است"
Worrying that you're late is one of the signs of a good idea.
نگران بودن از اینکه "داره دیر میشه" یکی از علائم وجود ایده خوب است.
The place to start looking for ideas is things you need. There must be things you need.
جای مناسب برای شروع جستجو برای ایده ها نیاز های شما است. باید نیاز هایی داشته باشید!

 

< برگرفته شده از صدای نور